Web Analytics Made Easy - Statcounter

فرارو- ترامپ در مورد پرونده اتهام تجاوز جنسی اش به "ای جین کارول" مجرم شناخته شد. از او خواسته شد که در مورد نوار بدنامی نظر دهد و او گفت این صرفا یک حقیقت تاریخی است و برای میلیون‌ها سال (می تواند طولانی‌تر از عمر هوموساپینس‌ها (انسان خردمند) باشد!) "ستارگان" مرد می‌توانستند هر کاری می‌خواهند با زنان انجام دهند و سپس افزود: "متاسفانه" و سپس با مکث کوتاهی گفت:"یا خوشبختانه".

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش فرارو به نقل از دیلی تلگراف، آیا مفهوم گفته او را درک کردید؟ ممکن است مورد تجاوز قرار گرفتن زنان توسط مردان مشهور "خوشبختانه" به نظر برسد. آیا می‌توانید تصور کنید که هر سیاستمدار آمریکایی (چه رسد به یک نامزد انتخابات ریاست جمهوری) یا شخصیت عمومی هر سلبریتی‌ای در هر حوزه‌ای بدون آن که شهرتش به ناگهان دود شده و به هوا برود بتواند چنین جمله‌ای را بیان کند؟

مردانی بوده اند که پول بسیاری خرج کرده و تلاش کرده اند تا تصور ایجاد شده در این باره که حتی به چنین جمله‌ای فکر کرده اند را نیز رد کنند. با این وجود، به نظر می‌رسد وجهه ترامپ نه تنها آسیبی ندیده بلکه در واقع با نمایش آن چه در فضای سیاسی فعلی در ایالات متحده کشنده فرض می‌شود تقویت نیز شده است. واقعا چه خبر است؟

به وضوح بخش قابل توجهی از جمعیت آمریکا وجود دارد که نه تنها اجماع لیبرال‌ها را رد می‌کنند بلکه به قدری از آنان خمشگین شده که مشتاقانه از دیدگاه‌هایی حمایت می‌کند که به شکلی وقیحانه توهین آمیز هستند.

آن چه ما می‌بینیم تکامل چیزی است که از دهه ۱۹۳۰ به این سو جنبه پذیرفته شده زندگی آمریکایی‌ها نبوده است. بله، این نوعی جنگ طبقاتی است، اما نه آن گونه‌ای که ما در بریتانیا یا هر نقطه دیگری در کشور‌های اروپایی قدیمی می‌شناسیم و ارتباط چندانی با مفروضات فرهنگی ارثی ندارد، زیرا اعتبار اجتماعی امریکا تقریبا به طور کامل مربوط به پولی است که طی یک یا دو نسل به دست آمده است.

آن چه برای نخبگان حاکم در ایالات متحده رخ می‌دهد یک گروه حرفه‌ای تحصیل کرده است که رسانه‌ها و زندگی دانشگاهی را اداره می‌کند. اکثر آنان در طول عمر خود به جایی که هستند رسیده اند.

"ثروتمند کردن خودتان" رویای امریکایی است و شما این کار را با استفاده از فرصت‌هایی انجام می‌دهید که اجداد مهاجرتان در سفر به دنیای جدید به شکلی شجاعانه به شما می‌دهند.

تا همین اواخر فرض عمومی در امریکا مبتنی بر این ایده بود که اگر موفق به رهایی از فقر نشدید مقصر خودتان هستید. همگان شانس مساوی داشتند در واقع یک تعهد اخلافی برای انجام دادن کار‌ها بهتر از والدین وجود داشت. تمام هدف زندگی همین بود. در امریکا برخلاف بریتانیا واژه "جاه طلب" باری منفی و تحقیرآمیز نداشت. تحرک و جابجایی اجتماعی یک وعده ایده آلیستی نبود که توسط رهبران سیاسی مشتاق داده شده باشد بلکه در عمل در جریان بود. این یک بخش مهم و مشخص از ویژگی و شخصیت ملی کشور بود.

دسترسی آزاد به موفقیت شخصی به وضوح در مورد سیاه پوستان آمریکایی صدق نمی‌کرد و بنابراین، نژاد در امریکا جایگزینی برای نابرابری طبقاتی شد. آمریکا متوجه شد که فقرای خود را دارد که دچار بدبختی شده اند با این وجود، آنان قشر ثابتی از جامعه نبودند که موقعیت شان اجتناب ناپذیر شده باشد. آن وضعیت تا زمانی تداوم داشت که مراکز صنعتی از هم فروپاشیدند و تعداد زیادی از جمعیت یقه آبی بیکار و بی بضاعت بر جای ماندند.

افرادی که به عنوان "طبقه متوسط" (که پیش‌تر در بریتانیا "طبقه کارگر محترم" نامیده می‌شد) از کارخانه‌های خودروسازی و فولادسازی که اکنون "کمبرند زنگ زده" نامید می‌شود بیرون رانده شدند از مزایای مالی بی بهره شده و مهم‌تر از همه فاقد هرگونه حق و حقوقی شدند. پس از آن دونالد ترامپ آمد که با شعار قدیمی فاشیستی "اول آمریکا" ایده حمایت از صنایع داخلی را به مخاطبان اش فروخت و به مرد برتر آنان تبدیل شد.

در دوران ترامپ همراه با وعده بازگرداندن مشاغل به امریکا یک انتقام تمام عیار علیه فلسفه اجتماعی چپ – لیبرال  رخ داد. وعده "اول امریکا" قرار بود نه تنها احیای صنعت تولید امریکایی و معیشت شهروندان آن کشور باشد بلکه احیای زندگی رِدنِک* یا گردن سرخ‌ها را نیز شامل می‌شد که تا آن زمان در جامعه همراه با شرمساری به آنان و سبک زندگی شان نگریسته می‌شد.

ترامپ چیزی را می‌گفت که قرار بود غیر قابل گفتن باشد و مردم فراموش شده‌ای که خشم شان را هدایت می‌کرد از سخنان او خوشحال می‌شدند، زیرا می‌دیدند که بالاخره کسی پیدا شده که به جای آنان صحبت می‌کند و آنان را دوست دارد.

آن چه در شکاف "یا خوشبختانه" او روشن می‌سازد این است که ترامپ احتمالا در حال انتقام گیری از قدرت‌های خارجی است که معتقد است صنایع امریکا را ربودند و فرصت‌های شغلی را از آن کشور گرفته اند و یا انتقامی از مهاجرانی که مشاغل امریکایی‌ها را گرفته اند. هم چنین، او در حال سرپیچی از روشنفکران چپ است.

اظهارات او انتقامی از شعار "همه زنان را باور کن" است که تهدیدی برای آن دسته از مردانی محسوب می‌شود از ترامپ حمایت می‌کنند. درک این نکته واقعا مهم است که ترامپ علیرغم بدگویی‌های زشت خود محبوبیت اش را از دست نمی‌دهد بلکه بخاطر بیان آن بدگویی‌ها محبوبیت کسب می‌کند.

با این وجود، جو بایدن یک دموکرات یقه آبی قدیمی است. او از راه حل‌هایی ریشه دار در سنت "فرانکلین روزولت" حمایت می‌کند: یارانه‌ها برای صنایع جدید مبتنی بر انرژی سبز (برای ایجاد آن چه او "شغل اتحادیه‌ای خوب" می‌نامد) و وعده می‌دهد که اقتصاد امریکای میانه را احیا خواهد کرد. با این وجود، او این وعده را با پذیرش جزم‌های لیبرال ترکیب کرده که نخبگان را به عنوان اعضای هیئت حاکمه حفظ می‌کند.

این نوعی کنار هم قرارگیری ناراحت کننده است. با این وجود، در حال حاضر هیچ چیز واضح یا قابل پیش بینی‌ای در مورد صحنه سیاسی ایالات متحده وجود ندارد. اساسی‌ترین اصول در حال فروپاشی هستند. شهروندان عادی امریکایی نسبت به نهاد‌هایی که به آنان آموخته شده که باید مورد احترام قرار بگیرند بی اعتماد هستند. آن کشور که زمانی خود را منحصر به فرد می‌دانست از سر سرگشتگی و ناامیدی در حال افتادن در دام تاریخی کهنه روی آوردن به یک عوام فریب است.

* اصطلاحی توهین آمیز است که به طور خاص خطاب به طیف چشمگیری از آمریکایی‌های سفیدپوستی که زمخت و ساده لوح بوده و ساکن مناطق روستایی جنوب ایالات متحده هستند می‌شود.

منبع: فرارو

کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت موبایل ایالات متحده

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۵۹۶۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خطر واگرایی و افتادن ارمنستان در دامان غرب/ بررسی اهداف تحرکات ناتو در قفقاز جنوبی و تبعات آن برای ایران

به گزارش قدس آنلاین، بدین ترتیب افزایش سطح تحرکات غرب در قفقاز جنوبی زنگ هشداری برای روسیه و ایران درباره آینده ژئوپلتیکی منطقه خواهد بود. گرچه بسترها و بحران‌های موجود در قفقاز جنوبی موجب یارکشی‌های پرشمار با حضور قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای شده است، اما کارشناسان معتقدند با پررنگ شدن حضور و دایره عملیاتی ایران و روسیه در منطقه و بدست گرفتن ابتکارات و اجرایی کردن سازوکارهای صلح می‌توان نقشه اعضای ناتو مبنی بر گسترش حوزه‌های نفوذ را خنثی کرد. 

در همین زمینه، احسان موحدیان کارشناس مسائل حوزه قفقاز در گفت وگو با قدس تصریح کرد: مداخلات و اقدامات ناتو در قفقاز جنوبی، فرایندی است که از جنگ ۲۰۲۰ شروع شده و هدف آن در درجه اول سست کردن نفوذ روسیه در منطقه قفقاز جنوبی و کشورهای آذربایجان، ارمنستان و گرجستان است. همچنین آمریکا تلاش کرده نفوذ خود در قفقاز و آسیای مرکزی را گسترش دهد. روس‌ها ابتدا متوجه این واقعیت نبودند و جنگ اوکراین و اتفاقات آن سبب شد کم کم اهمیت ماجرا را درک کنند. چنانچه شاهد سفرهای مکرر مقامات آن به منطقه و توسعه همکاری‌های نظامی و تمرینات مشترک هستیم. علاوه بر این، ناتو و آمریکا درصدد حذف و تضعیف ساختارهای وابسته به روسیه در اقتصاد، سیاست، فرهنگ و... در کشورهای قفقاز جنوبی هستند. 

موحدیان گفت: خطرات و تبعات این موضوع برای منافع ایران به روشنی مشخص است. در وهله نخست، خطر امنیتی دارد؛ زیرا وقتی نفوذ ناتو در این کشورها افزایش یابد، ایران در منطقه شمال غرب کشور با تهدید امنیتی روبه‌رو خواهد بود. چرا که باز شدن پای ناتو موجب تسهیل حضور صهیونیست‌ها و تقویت گروهک‌های تجزیه‌طلب در منطقه و ایجاد مشکلات امنیتی در ایران است. از سوی دیگر، غرب و ناتو از بعد اقتصادی درصددند کریدور میانی کاسپین را تقویت و مسیرهای کریدوری ایران از شمال به جنوب را کور کنند تا درنتیجه آن مسیرهای انتقال انرژی و لوله‌های خطوط انتقال نفت و گاز از کشورهای آسیای مرکزی به اروپا از ایران عبور نکند. البته این اقدامات ناتو از منظر سیاسی هم موجب واگرایی می‌شود و ایران عملاً در کشورهای شمال غرب و آسیای مرکزی جای پای نفوذ نخواهد داشت. کشورهای قفقاز جنوبی از نظر فرهنگی در حیطه تمدنی ایران و متعلق به کشورهای حوزه نوروز هستند، اما کم کاری ایران و افزایش نفوذ قدرت‌های خارجی موجب واگرایی شده و حس بیگانگی این کشورها نسبت به ما افزایش می‌یابد.

تأخیر تاریخی روسیه در فهم تهدید نفوذ ناتو 
این تحلیلگر مسائل قفقاز افزود: اسرائیلی‌ها اکنون در منطقه بخارا به‌شدت فعال و مدعی هستند اقوام یهودی در گذشته در آنجا حضور داشتند و این شهر اصالتاً یهودی است، درحالی‌که میراث تمدنی فارسی به‌شدت در آنجا پررنگ است. از طرف دیگر ترکیه روی سمرقند کار می‌کند تا آن را به عنوان پایتخت فرهنگی جهان ترک مطرح کند. بنابراین بعضی تحولات پیچیده در حال وقوع است که نباید از آن غافل بود؛ زیرا در حال حاضر تنها مسیر دسترسی ایران به قفقاز جنوبی از طریق ارمنستان است و اگر در راستای افزایش نفوذ و تأثیرگذاری اقدامی نکنیم، طبیعتاً منطقه آذربایجان را از دست خواهیم داد. زیرا به مدت ۳۰ سال از آذربایجان غفلت شده و اسرائیل، ناتو و ترکیه در آنجا موقعیت برتر دارند. البته در ارمنستان هم اقدام چندانی صورت نگرفته است. گرجستان هم در اردوگاه غرب و ناتو قرار دارد و پیوندهای آذربایجان و گرجستان با ناتو مستحکم است. درنتیجه تنها ارمنستان برای ایران مانده است که باید فعالیت زیادی داشت تا خسارت و خفگی ژئوپلتیک تشدید نشود. 

وی معتقد است: درباره موضع روسیه نسبت به اقدامات ناتو در قفقاز جنوبی باید گفت این کشور دچار تأخیر تاریخی در فهم خطر نفوذ ناتو در منطقه بوده و همین سبب شده بسیاری از فرصت‌ها را از دست بدهد. درواقع، روسیه می‌توانست با گسترش فعالیت‌های اقتصادی در قفقاز و افزایش تعامل با ایران به خود و ما کمک کند تا وضعیت در آنجا چندان وخیم نشود، اما تلاش روسیه این بوده در منطقه به‌صورت انفرادی بازیگری کند؛ زیرا نگران بوده منافعش در صورت گسترش نفود ایران آسیب ببیند؛ بنابراین نه تنها به افزایش حضور کشورمان کمک نکرده، بلکه از آن جلوگیری کرده است. 

موحدیان بیان کرد: از سوی دیگر شاهدیم ترکیه به عنوان عضو ناتو و سایر اعضا برنامه‌های درازمدت داشته‌اند و به مرور پیش رفته‌اند. ترکیه منتظر روسیه نمانده و خود را به قفقاز تحمیل کرده، اما ایران تلاش کرده همسو و هماهنگ با روسیه عمل کند و همین کندی و غفلت موجب از دست رفتن فرصت‌های بسیاری شده است. اکنون نیز هماهنگی و همراهی روسیه و ایران با یکدیگر در قفقاز جنوبی اندک است و کشورمان تمرکز چندانی بر این منطقه ندارد، درحالی‌که اگر درگیری‌های منطقه غزه و غرب آسیا تشدید شود، امکان دارد در منطقه قفقاز جنوبی هم درگیری شکل بگیرد و آذربایجان به ارمنستان حمله کرده و جنوب آن را برای ایجاد کریدور جعلی زنگزور و تسهیل عبور کشورهای ناتو اشغال کند. این درگیری برای ایران و روسیه هزینه‌زا خواهد بود؛ زیرا راه نفوذ جدیدی برای ناتو ایجاد می‌کند. درنتیجه دو کشور نیاز دارند همکاری‌ها و هماهنگی را افزایش دهند.

مینا افرازه

دیگر خبرها

  • طنز رسمی در حال عقب افتادن از طنز غیررسمی است/هزار و ۱۲۹ اثر به طنز پهلو رسید
  • ببینید | تصاویر ضبط شده از تله مرگبار پلیس آمریکا برای یک بیمار جنسی
  • قدرت غیر قابل انکار سپاه بر هم زننده تمامی معادلات جهانی
  • ادبیات زننده یک مسئول: دست من را بوسیدید!
  • از کار افتادن سنسور قاچاقی خودرو
  • ظریف: ترامپ از من چند بار دعوت به مذاکره کرد، ولی ما اجازه نداشتیم/ آمریکایی‌ها هم در برجام علاقمند به سرمایه‌گذاری در ایران بودند
  • پمپئو در کتابش درباره راضی کردن ترامپ به ترور سردار سلیمانی چه نوشته است؟
  • خطر واگرایی و افتادن ارمنستان در دامان غرب/ بررسی اهداف ناتو در قفقاز جنوبی و تبعات آن برای ایران
  • زنده‌گیری یک قلاده کفتار وحشی در شهرک صنعتی شیراز
  • خطر واگرایی و افتادن ارمنستان در دامان غرب/ بررسی اهداف تحرکات ناتو در قفقاز جنوبی و تبعات آن برای ایران